عادت
هرگز نخواستم که تو رو با کسی قسمت بکنم
یا از تو حتی با خودم یه لحظه صحبت بکنم
هرگز نخواستم که به داشتن تو عادت بکنم
بگم فقط مال منی به تو جسارت بکنم
اینقدر ظریفی که با یک نگاه هرزه می شکنی
اما تو خلوت خودم تنها فقط ماله منی
ترسم اینه که رو تنت جای نگاهم بمونه
یا روی تیشه چشات غبار آهم بمونه
تو پاک و ساده مثل خواب حتی با بوسه می شکنی
شکل همه ارزوهام تجسم خواب منی
حتی با اینکه هیچکس مثل من عاشق تو نیست
پیش تو اینه چشمام حقیرلایق تو نیست حقیر لایق تو نیست
نویسنده : ندا و رامین تاریخ : پنجشنبه بیست و یکم آبان ۱۳۸۸